افشای مذاکرات خصوصی ظریف با وندی شرمن در یک سریال سوئیسی/ نخستین پیام اروپا پس از مکانیسم ماشه در سریال چند ملیتی «معامله» / فرصتهای مذاکره محدود است!

در روزهای آینده با فراگیر شدن این سریال در کشورمان، بار دیگر موضوع «برجام» و حواشی آن و همچنین اظهارنظرهای موافقان و مخالفان بالا خواهد گرفت!
سرویس فرهنگ و هنر مشرق -سریال معامله (The Deal) محصول ۲۰۲۵ که پخش آن همزمان با مکانیزم ماشه در شبکه RTS سوئیس آغاز شده است به مذاکرات هستهای ایران با پنج قدرت غربی و شرقی میپردازد و قبل از انتشار در بسیاری از آکادمیهایی بررسی کیفیت سریالهای مهم دنیا، توانسته جوایز بسیاری را کسب کند.
این تولید مشترک اروپایی چند ملیتی با الهام از مذاکرات هستهای ایران (بهار ۲۰۱۵ ) ساخته شده، آنهم در مقطعی که زمانی که سوئیس میزبان مذاکرات هستهای میان ایالات متحده و ایران است.
دیپلمات سوئیسی، الکساندرا وایس، هدایت برگزاری گفتوگوها را برعهده دارد؛ مأموریتی که در آن افزایش تنشها و اهداف پنهان اعضای هیئتها، دیپلماسی شکننده را تهدید میکند. این سریال در قالب تولیدی چند ملیتی توسط سوئیس، فرانسه، لوکزامبورگ و بلژیک تولید شده است.
فضای داستانی سریال با کاراکتر الکساندرا وایس (با بازی ورلی بایتنز از بلژیک) دنبال میشود، رئیس تشریفات میزبان سوئیسی برای دور نهایی مذاکرات حیاتی بر سر برنامه هستهای ایران که در کاخی در ژنو در بهار ۲۰۱۵ برگزاری میشود … محتوای سریال روی موجی از زمزمهها، گفتوگوهای محرمانه، استراتژیها، شک و تردید نسبت به تلهها، خطوط امن و جوی که در آن همه مراقب هم هستند و یکدیگر را ارزیابی میکنند و نیتهای طرف مقابل را حدس میزنند، بنا شده است.
داستان هر قسمت آن دو روز را پوشش میدهد و بهطور ماهرانه چندین شخصیت اصلی کاملاً باورپذیر و با شخصیتپردازی دقیق را در هم میآمیزد؛ شخصیتهایی که هر یک مأموریتها، جاهطلبیها و مشکلات شخصی خود را دارند.

کاراکترهای سریال ما به ازاهای واقعی دارند و عبارتند از:
۱- سندی کوهن، معاون وزیر امور خارجه آمریکاییها (با بازی جولیت استیونسن) – معادل کاراکتر وندی شرمن
۲- اندرو پورتر (با بازی سم کرین)، نماینده خزانهداری آمریکا که بیشتر به تحریمها تمایل دارد تا حل اختلافات.

۳- محسن مهدوی، وزیر اصلاحطلب ایرانی (با بازی آنتونی عَزیزی) که به صورت نمادین اشاره به محمدجواد ظریف دارد.
۴ -کاراکتر علی کتیبی، نماینده سپاه قدس در مذاکرات (با بازی الکساندر بهرنگ کشتکار) که توسط سپاه منصوب شده تا اطمینان حاصل کند مذاکرات طبق خط بسیار سختگیرانه پیش میرود و با اشارههای شیطنتآمیزی به عباس عراقچی وزیرامورخارجه فعلی کشورمان اشاره دارد.
۵- مارگارت دیویس، نماینده اتحادیه اروپا (با بازی فِنلا وولگار) اشاره نمادینی به فدریکا موگرینی دارد.
۶-پیام سنجابی(آرش مرندی) کاراکتری خیالی است که به محتوای سریال اضافه شده است. او به تازگی از زندان آزاد شده، جایی که طی سه سال گذشته در آن گرفتار بوده، تا جایگزین همکار کشتهشده توسط موساد شود و بهوضوح با الکساندرا رابطه نزدیکی دارد.
تمام اجزای لازم برای یک سریال هوشمند با رویکردی دوگانه ساخته شده و نگاه فوقالعاده دقیق به آداب و رسوم بسیار مرموز (و نه چندان به رفتارهای مودبانه) گروهی از دیپلماتها دارد مشغول بازی شطرنجی با پیامدهای جهانی هستند.
سازندگان با تکیه بر مستندسازی گسترده مذاکرات سال ۲۰۱۵ و بهرهگیری از مشاوره دیپلماتها یا مأموران پلیسی که در آن زمان در ژنو حضور داشتند به روایت «ژان استفان برون» به داستانی که براساس واقعیت و بر اساس تخیل است، اعتبار میبخشند.
این سریال، اعتبار دیپلماسی آمریکایی را در افکار عمومی جهان تقویت کند اما در کنار دیپلماتهای آمریکایی، نقش الکساندرا وایس، کاراکتر اجرا کننده سوئیسی در خاموش کردن بحرانها، و جلوگیری از آشوبی بینالمللی را آشکار کند.
سئوال مهم این است که چرا این سریال به محض فعال شدن مکانیسم ماشه منتشر شد. پیام این سریال چند ملیتی چیست؟
شاید مهمترین پیامی که از متن سریال میتوان استنتاج کرد این پیام به ایران است که دیپلماسی بهندرت و در شرایط اضطراری رخ میدهد و فرصتهای مذاکره برای ایران محدود هستند و بسیاری از کشورها فرصت مذاکره برای یک توافق بینالمللی را ندارند.
این سریال به پرسشهای فراوانی که از سوی مخاطب ایرانی مطرح میشود، پاسخ قطعی نمیدهد. سازندگان مدعی هستند که این محتوا بر پایه تحقیقات فراوانی ساخته شده؛ دیالوگها، دکورها و اجرای نمایش نسبتهای قدرت، حس واقعی بودن را القا میکنند، در حالیکه از منظر مخاطب ایرانی، شاهد یک کاریکاتور یا داستانی بسیار دور از واقعیت هستیم.

در واقع این سریال برای مذاکرات پسامکانیسم ماشه ساخته شده تا همان پیام هدفمند را به افکار عمومی ایرانیان القاء کند که مذاکره معادل با فرصتهای محدود و تصمیمات بسیار سریع است، رخ میدهد.
از سوی دیگرتاکید بر اقتدار سیندی کوهن (یا همان وندی شرمن) دیپلماتی آمریکایی با «دست آهنین در دستکش مخملی» است که بین تمایل به پایان دادن سریع مذاکرات برای حضور در کنار مادر در حال مرگش و نیاز به دستیابی به توافق عادلانهای که از جنگ ایران و اسرائیل جلوگیری کند، کشمکشی طولانی را از سر میگذارند. شخصیت او از وندی شرمن، دیپلمات یهودی-آمریکایی الهام گرفته شده که به دلیل داشتن دیدگاههای متفاوت با اسرائیل تهدید به مرگ شده بود. او متهم به دادن امتیاز زیاد به ایران در این برجام بود و در فضای رسانهای جمهوریخواهان به شدت مورد سرزنش قرار گرفت.

از سوی دیگر «محمدجوادظریف» وضعیت مشابهی با وندی شرمن دارد. او پس از خروج ترامپ از برجام بارها مورد انتقاد قرارگرفت که قراردادی بدون ضمانت را با آمریکاییها منعقد کرده است.
در میانه قسمت دوم کاراکتر جمهوریخواهی وارد روایت میشود. او با رئیس خزانهداری گفتوگو میکند تا مذاکرات به سرانجام نرسد. این جنبه از سریال و جاسوسی اسرائیل، مخاطب را نسبت به رخدادهای واقعی در ژنو کنجکاو میکندم.
وزیر ایرانی، محسن مهدوی نقشی را ایفا میکند که در میانه مذاکرات مورد انتقاد نماینده سپاه قدس قرارگرفته و حاضر به پذیرش هرگونه مداخله غربی درحکمرانی کشورش را نمیپذیرد. قطبهای منفی و مثبت سیاسی گاهی در حال جذب و گاهی در دفع یکدیگر هستند اما مهمترین تصمیم تحمیلی کاراکتر معادل وندی شرمن تسلیم محض شدن در برابر آژانس انرژی اتمی است.

کاراکتر معادل شرمن، وزیر امور خارجه آمریکا را از برلین به سوییس فرامیخواند و از او میخواد 10 میلیارد دلار از پولهای بلوکه شدن ایران را آزاد کند تا محسن مهدوی کاراکتر معادل وزیر امور خارجه با تطمیع تمایل برای پیشرفت مذاکرات، تعطیلی آب سنگین اراک را در عقد این توافق در دستور کار قرار دهد. روسها، چینیها و اروپاییها نیز در میز مذاکرات حضور دارند اما در جمعبندی مذاکرات نماینده روسیه، غلام حلقه به گوش وندی شرمن است و اسرائیل، بهصورت مخفیانه از طریق موساد، قصد دارد با هر وسیلهای فرآیند مذاکرات را مختل کند.
سریال معامله (The Deal)، محصول شرکت گامنت (Gaumont ) به روند پشتپرده مذاکرات هستهای سال ۲۰۱۵ بین ایالات متحده و ایران را میپردازد و بهدلیل همزمانی موضوعش با فعال شدن مکانیسم ماشه این روزها در مجاری غیر رسمی مورد توجه قرار گرفته است. این سریال که در رویدادهای هنری شرکت کرده، موفق شده جوایز مختلفی را کسب کندو اولین جایزه سالانه (Buyers Choice) از جشنواره سریالهای تلویزیونی «مینیا» از توفیقات این مجموعه تلویزیونی است.
این سریال با سرمایهگذاری اولیه از سوی شبکه تلویزیونی سوئیس (RTS ) و با بودجه فوق العاده جاهطلبانه و ۱۲ میلیون یورو (معادل ۱۳.۱ میلیون دلار) ساخته شده است. بودجهای که حتی در فرانسه یا سوئیس نیز «بسیار سنگین» محسوب میشود. از آنجا که هیچ پلتفرم استریمینگی تمایلی به مشارکت در تولید این سریال بلندپروازانه نشان نداده، سازندگان ناچار شدند وارد فرآیندهای پیچیده تأمین مالی مشترک شوند و توافقهای تولید مشترک را در چندین کشور پیش ببرند. در نهایت، آنها علاوه بر سوئیس، شرکایی از فرانسه، لوکزامبورگ و بلژیک را نیز وارد پروژه کردند.
ژان-استفان برون، فیلمنامهنویس و فیلمساز شناخته شده سوئیسی، خالق مستند کلیولند علیه والاستریت (Cleveland Against Wall Street)، نگارش این مینیسریال شش قسمتی را بیش از شش سال پیش آغاز کرده بود.
برون که این سریال را همراه با شرکت «لس فیلم پیلاس» Les Films Pelleas سازنده فیلم «کالبدشکافی یک سقوط» و کمپانی «گامنت» تهیه کرده و آن را به همراه کارگردان فرانسوی آلیس وینوکور خالق آثار «مد فرانسوی» و «پروکسیما» همآفرینی کرده است. او در گفتوگویی با نشریه پیش از آغاز جشنواره «سریزمینیا» توضیح داد که نخستین بار ایده این پروژه را در سال ۲۰۱۸ و در قالب یک رقابت که توسط شبکه سوئیسی RTS برگزار شده بود، مطرح کرد و برنده شد.
کارگردان در چند مصاحبه اخیر اشاره که خاطرات شخصیتهایی مانند وندی شرمن، معاون پیشین وزیر امور خارجه ایالات متحده که نقشی کلیدی در توافق هستهای ایفا کرد، دستمایه مستقیم داستانی این مینی سریال شش قسمتی است.
در روزهای آینده با تماشاشدن این سریال در کشورمان، بازشدن پرونده سیاسی «برجام» محتمل است و اظهارنظر طرفهای موافق و مخالف درباره این توافق بالا خواهد گرفت.