تغییرات جوی یاریگر رزمندگان در عملیات عاشورا شد

دشمن با عقبنشینی تاکتیکی در شب، تصمیم داشت بهجای درگیرشدن و تلفاتدادن، تلاش اساسی خود را در صبح عملیات به کار گیرد؛ اما با تغییرات جوی به نفع رزمندگان، اوضاع مطابق این پیشبینی دشمن جلو نرفت.
به گزارش مشرق، در شرایطی که در سال ۱۳۶۲، جنگ در جبهه جنوب گرهخورده بود، تأکید امام خمینی (ره) مبنی بر سردنشدن تنور جنگ، فرماندهان نظامی را بر آن داشت تا بهمنظور راهکار برونرفت از این شرایط و برهمزدن تمرکز دشمن در جبهه جنوب، عملیاتی را در جبهه میانی انجام دهند.
با بهرهگیری از کتاب «نبرد میمک؛ شرح عملیات عاشورا»، نوشته «علیاکبر دبیری» از سری کتب اسنادی مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدتهای سپاه به بررسی بخشی از اتفاقات این عملیات میپردازیم.
پنج روز نبرد
«… در این بین، میمک به دلیل اهمیت جغرافیایی، سیاسی و ژئوپلیتیکی و نمادین آن در قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، بیشتر مورد توجه فرماندهان نظامی ایران قرار گرفت.
از اینرو عملیات عاشورا در شب ۲۵ مهرماه ۱۳۶۳ در منطقه میمک آغاز شد و در نتیجه پس از پنج روز نبرد، بیش از ۵۰ کیلومترمربع از سرزمینهای جمهوری اسلامی ایران آزاد شد، بخش مهمی از ارتفاعات منطقه از جمله ارتفاعات ۳۸۲ فیصل، ۲۹۵ و ۳۴۸ گرگنی، ۳۲۵ کوه گچی و ۳۸۴ کاسه کاف، پاسگاه سنگی، پاسگاه مرزی گرگنی، مناطق مرزی تنگههای بیجار و بینا، آزاد و پاسگاههای اینزان و کاسه کاف عراق نیز تصرف و جاده مرزی خودی آزاد شد. علاوه بر اینها، عملیات عاشورا دو دستاورد مهم دیگر نیز به همراه داشت:
جاده سومار به صالحآباد از زیر دید خارج شد و پاسگاههای بانی تلخاب، کاسه کاف، حلاله و انجیره عراق زیر دید قرار گرفتند.
تأثیر اوضاع جوی منطقه در پاتک دشمن در روز اول
فرماندهان عراقی برای صبح روز اول، طرحهای تلافیجویانهای تدارک دیده بودند و با توجه به آگاهی از عملیات و پیشبینی ادامه عملیات از سوی رزمندگان ایرانی برای تصرف قطعی ارتفاعات مهم منطقه، امیدوار بودند بهمحض روشنشدن هوا، با بکارگیری قدرت زرهی و حملات هوایی خود، مناطق ازدستداده را پس بگیرند.
ازاینرو به نظر میرسید دشمن با عقبنشینی تاکتیکی در شب، تصمیم داشت بهجای درگیرشدن و تلفاتدادن، تلاش اساسی خود را در صبح عملیات به کار گیرد؛ اما با تغییرات جوی به نفع رزمندگان، اوضاع مطابق این پیشبینی دشمن جلو نرفت. قالیباف دراینباره چنین گفته است:
از وقتیکه نیروهای خودی درگیر شدند و دیگر احتیاج به نور نداشتند، هوا ابری شد و ساعت حدود پنج صبح، پس از رعدوبرق، طوفان و باران شدیدی گرفت و دشمن دیدش کم شد.
اولین استفادهای که داشت، این بود که دیگر یک هواپیمای دشمن در منطقه نمیتوانست بیاید و باران هم که آمد، تمام شیارها آب افتاده بود و در دشت حلاله تانکها مانده بودند و نمیتوانستند بیایند.
دشمن در روز اول اگر میتوانست با یک گردان به ما پاتک کند، همه هدفهای ما را پس میگرفت؛ ولی این باران شدید و طوفان به ما فرصت داد؛ خاکریز زدیم و دشمن نتوانست کاری کند.