صلح در غزه از سویی و اظهارات رئیس‌جمهور روسیه درباره پیام‌های ارسالی از سوی تل‌آویو یک هارمونی نامظم ذهنی در میان اصلاح‌طلبان است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

صلح در غزه از سویی و اظهارات رئیس‌جمهور روسیه درباره پیام‌های ارسالی از سوی تل‌آویو مورد توجه برخی روزنامه‌های اصلاح‌طلب قرار گرفته تا جایی که برخی آن را سیگنالی برای عادی سازی می‌دانند، روزنامه آرمان امروز درگزارش خود نوشته است:

در دنیای پرتلاطم سیاست بین‌الملل، جایی که تنش‌ها اغلب به درگیری‌های ویرانگر منجر می‌شوند، نشانه‌هایی از عقلانیت و تمایل به صلح پدیدار شده است. اخیراً، اظهارات و اقدامات رهبران قدرتمند جهان، از جمله دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، نشان‌دهنده یک رویکرد جمعی برای حل مسائل خاورمیانه است.این تحولات، به ویژه در ارتباط با ایران و بحران غزه، نه تنها امیدواری را برمی‌انگیزد، بلکه حاکی از آن است که سران کشورها، علی‌رغم اختلافات ایدئولوژیک، به دنبال ثبات و صلح پایدار در این منطقه حساس هستند.

در اداه این گزارش آمده است:

ترامپ، که همواره خود را به عنوان یک دیپلمات معامله‌گر معرفی کرده، از نقش ایران در تسهیل صلح در غزه قدردانی کرده و پوتین نیز بر لزوم حل مسالمت‌آمیز مسئله هسته‌ای ایران تأکید ورزیده است.همزمان، دیدارهای فنی میان مسئولان روسی و ایرانی، و توافق‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای ازسرگیری بازدیدها، زمینه را برای مذاکرات گسترده‌تر هموار می‌کند،این رویدادها، که در روزهای اخیر شدت گرفته، نویدبخش یک توافق احتمالی است که می‌تواند خاورمیانه را از چرخه خشونت خارج کند.

روزنامه اعتماد نیز در سرمقاله خود با واکنش به توافق غزه می‌نویسد:

این جنگ نشان داد؛ داوری جهان برای هر نیروی سیاسی و هر کشوری مهم است، نه فقط داوری دولت‌ها و شورای امنیت؛ بلکه داوری ملت‌ها و افکار عمومی جهان بسیار مهم‌تر شده است، زیرا اکنون و به دلیل شبکه‌های اجتماعی و سرعت انتقال فیلم، خبر و نظر، افکار عمومی جهان از طریق شبکه‌های اجتماعی و مستقل از رسانه‌های سنتی و رسمی به سرعت شکل می‌گیرد. اسراییل که همیشه سلطه بلامنازعی بر رسانه‌های جریان اصلی جهان داشت، اکنون آن را از دست داده است و بارها نیز به این ضعف اذعان نموده‌اند. پرسش این است که این وضعیت چه تأثیری بر ایران دارد؟ آیا همچنان می‌توان راهبرد گذشته را ادامه داد؟ آیا آن راهبرد نتیجه‌بخش بود؟ آیا ابزار اجرای آن راهبرد باقی مانده و موجود است؟

رسانه‌های اصلاح‌طلب به تصمیم حماس نگاهی مثبت داشته و آن را به عنوان فرصتی برای دیپلماسی هوشمند توصیف کرده‌اند. این نشریات معتقدند که پاسخ حماس می‌تواند الگویی برای حل مناقشات دیگر، از جمله مسائل مرتبط با ایران، باشد و نشان‌دهنده محاسبه دقیق در برابر فشارهای خارجی است.

برای مثال، تحلیل‌گران در این رسانه‌ها اشاره می‌کنند که رفتار ترامپ در سیاست خارجی، با وجود ناپایداری‌اش، می‌تواند به نفع منطقه عمل کند اگر ضمانت‌های لازم فراهم شود. این دیدگاه‌ها، بدون جانبداری، بر اهمیت حفظ اصول در مذاکرات تأکید دارند و به مخاطبان کمک می‌کنند تا لایه‌های پنهان سیاست را درک کنند.

تحلیل‌های عمیق‌تر نشان می‌دهد که هدف اصلی ترامپ از صلح غزه، تقویت نقش آمریکا در خاورمیانه و مقابله با نفوذ چین و روسیه است، این درک نادرست باعث شکل گیری یک هارمونی نامنظم در ذهن اصلاح‌طلبان شده است.