جدل لاوروف-ظریف و ماهیت روابط ایران و روسیه

به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده تهران در مطلبی نوشت:

‏روز چهارشنبه 23 مهر، لاوروف وزیر خارجه روسیه با بیان این که مکانیسم ماشه یک دام حقوقی نام برد که ‏پذیرش آن توسط ایران روس‌ها را شگفت زده کرد این مکانیسم را تا حد زیادی مخلوق ظریف، وزیر خارجه ‏وقت ایران، دانست که واکنش ظریف در روز بعد را در پی داشت.‏

رفع اتهام کارشکنی یا بازی با شکاف سیاسی در داخل ایران؟

اگرچه می‌توان موضع‌گیری‌های اخیر لاوروف و همچنین ظریف را تا حدودی زیادی ناشی از شخصی شدن ‏انتقادات علیه یکدیگر دانست اما به نظر می‌رسد لاوروف در این موضع‌گیری، بهره‌برداری از شکاف در منازعه ‏سیاسی داخلی ایران درباره برجام و جهت‌گیری سیاست خارجی را نیز مدنظر داشته است. امری که می‌توان ‏گفت بازتاب‌دهنده نگرانی دوجانبه روسیه و ایران از عادی‌سازی روابط طرف دیگر با غرب نیز هست و البته ‏هوشیاری دولتمردان ایران در پرهیز از تبدیل اختلافات داخلی به بستری برای بهره‌برداری خارجی را می‌طلبد.‏

نقش روسیه در طراحی مکانیسم ماشه

ظریف در پاسخ به لاوروف گفته است در مورد وضعیت قطعنامه‌های گذشته شورای امنیت علیه ایران، «لاوروف ‏و فرانسوی‌ها پیشنهادی دادند که خیلی بد بود و ما تلاش زیادی کردیم تا آن پیشنهاد را کنار بگذاریم». در این ‏رابطه چند نکته وجود دارد. نخست، خود ظریف می‌گوید کری این طرح را به او داد و کری گفته است که این ‏پیشنهاد لاوروف است. براین اساس عاملیت لاوروف در پیشنهاد مذکور جای تردید دارد؛ به ویژه که در ‏تعارض با حق وتوی روسیه بود.‏

‏ دوم، نقش لاوروف در آن پیشنهاد، نافی مسئولیت ظریف و تیم مذاکره‌کننده ایرانی در طرح یا پذیرش مکانیسم ‏ماشه و اقناع دیگر مسئولان کشور نیست. سوم، مشخص نیست وقتی ظریف می‌گوید «به لاوروف دستور داده ‏بودند نگذارد برجام نهایی شود» چگونه این موضوع را دریافته است؟ بنابراین این سوال مطرح می‌شود آیا چنین ‏ذهنیت بیش از حد منفی درباره روس‌ها او را به پذیرش مکانیسم ماشه سوق نداده است؟ ‏

تلاش پوتین برای از بین بردن برجام

ظریف با انتساب اظهاراتی به پوتین نقل از ناصر قندیل تحلیلگر مشهور لبنانی می‌افزاید «همان موقع تحلیل من این ‏بود که اقدامات روسیه با هدف از بین بردن برجام انجام می‌شد». صرف‌نظر از این که ناصر قندیل کلمات منتسب ‏به خود را جعلی خوانده است، این تحلیل ظریف از تاثیر همکاری‌های ایران و روسیه در سوریه بر برجام و ‏استنتاج عاملیت روسی (و نه ایرانی) و ضدبرجامی از آن تنها در صورتی می‌توانست معنادار باشد که براساس متن ‏برجام، ایران تعهداتی فراتر از موضوع هسته‌ای پذیرفته باشد (که این گونه نبود) یا برجام دارای یک روح ‏غیرهسته‌ای بوده باشد که در این صورت بحث مجوز ظریف برای چنین تعهداتی مطرح خواهد بود.‏

جایگاه روسیه در تعارض ایران و غرب

موضوع دیگر خطوط قرمزی است که ظریف برای روسیه قائل می شود.«اول اینکه ایران نباید هیچ وقت با دنیا ‏روابط آرام داشته باشد و دوم اینکه نباید با دنیا به درگیری برسد». این نکته درست است که منافع روسیه در ‏تداوم تعارض ایران و غرب است. این را نیز باید مدنظر داشت که منافع ایران نیز در تداوم تعارض روسیه و غرب ‏است و مشابهاٌ سعی می‌کند از آن امتیاز کسب کند و این امری طبیعی در سیاست بین‌الملل است. البته هر دو ‏بازیگر نیز نگرانند که طرف دیگر روابط خود با غرب را به ضرر خود بهبود بخشد.‏

با این حال در این خصوص دو سوال دیگر مطرح می‌شود؛ نخست، آیا تعارض ایران و غرب، به اجبار منافع ‏روسیه در آن، تداوم یافته است؟ دوم آیا فراتر رفتن از توافق ژنو (برخلاف میل روس‌ها)، توانست «روابط ایران با ‏دنیا» را آرام کند؟ پاسخ به این سوالات جایگاه واقعی روسیه در تعارض ایران و غرب را نمایان می‌سازد.‏

روسیه و فعالسازی مکانیسم ماشه

صرف‌نظر از نقش گذشته روسیه آنچه اکنون بیشتر اهمیت می‌یابد مسیر پیش‌روست. رویکرد روسیه در خصوص ‏فعالسازی ماشه از جمله در بیانیه اخیر وزارت خارجه این کشور درباره قطعنامه 2231 مبنی بر پایان محدودیت‌ها ‏و رویه‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران، که شکافی بی‌سابقه در تفسیر قطعنامه‌های شورای امنیت توسط اعضا را ‏به نمایش گذاشته است نوید همکاری‌های بیشتر دو کشور را می‌دهد.‏

سخن نهایی آنچه روسیه و ایران را به همکاری‌های راهبردی سوق داده است نه اشتراک کامل منافع و فقدان منافع متعارض ‏بلکه الزامات نظم بین‌المللی در دوره گذار است که برخی از منافع کلان راهبردی دو بازیگر را تا حدود زیادی ‏همسو ساخته است و بر همین اساس نیز همکاری آتی دو کشور اهمیت می‌یابد.‏

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.