دکترین راهبردی وحدت در هندسه نوین جهانی

به گزارش مشرق، سعید سپاهی فعال رسانه در تلگرام نوشت:

در هنگامه گذار تاریخی و پیچیدگی‌های فزاینده نظام بین‌الملل، عصری که در آن هژمونی پوشالی استکبار جهانی با چالش‌های بنیادین و فرسایشی مواجه گشته و نشانه‌های افول تمدنی غرب مادی بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است، بازخوانی و تعمیق در مفاهیم راهبردی اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) به ضرورتی حیاتی و انکارناپذیر برای امت اسلامی بدل گشته است.

در کانون این مفاهیم، دکترین «وحدت اسلامی» که توسط رهبر حکیم و دیده‌بان بصیر انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی)، با دقتی راهبردی و بصیرتی ژرف تبیین و ترویج می‌شود، جایگاهی بی‌بدیل دارد. این دکترین، فراتر از یک توصیه اخلاقی صرف یا یک تاکتیک سیاسی مقطعی، به مثابه یک «معماری کلان و جامع برای مهندسی قدرت تمدنی امت اسلامی» در نظم در حال تکوین جهانی، قابل تحلیل و ارزیابی است. این نگاه متعالی، «وحدت» را از یک مفهوم انتزاعی و ذهنی به یک ابرقدرت نرم و یک اهرم مادی و معنوی برای کنشگری فعال و تأثیرگذار در مقیاس جهانی ارتقاء می‌بخشد.

اساس و شالوده این دکترین بر یک جابجایی پارادایمی و یک تحول معرفتی استوار است: خروج کامل «وحدت» از دایره محاسبات و سیاست‌ورزی‌های روزمره و تثبیت آن به عنوان یک «اصل هستی‌شناختی» که ریشه در متن لایتغیر قرآن کریم و سنت نبوی دارد. آنگاه که معظم‌له با قاطعیت و صراحت اعلام می‌دارند «وحدت… یک تاکتیک نیست، وحدت یک اصلی از اصول اسلام است، وحدت یک امر قرآنی است» (۱۴۰۳/۰۶/۲۶)، در حقیقت در حال ترسیم خطوط بنیادین و غیرقابل معامله یک هویت راهبردی و تمدنی برای کل امت اسلامی هستند. بر این مبنای مستحکم، مقوله «تفرقه» دیگر یک خطای محاسباتی یا یک اختلاف سلیقه سیاسی نیست، بلکه یک انحراف ماهوی از مسیر حق، یک گسست عمیق در شریان حیاتی امت و یک «خودزنی استراتژیک» است که پیکره عظیم جهان اسلام را از درون تهی ساخته و آن را در برابر تهاجم ویروس‌های فکری و نظامی دشمن، به شدت آسیب‌پذیر می‌سازد. این اصل آنچنان در منظومه قرآنی حیاتی و کلیدی است که کلام وحی برای صیانت از آن و مقابله با جریانی که علیه وحدت طغیان می‌کند (باغی)، حکم به «مقاتله» می‌دهد تا امنیت کلان، ثبات راهبردی و یکپارچگی امت تضمین گردد و این خود بالاترین گواه بر جایگاه امنیت‌ساز و راهبردی وحدت است.

در نقطه مقابل این معماری الهی و وحدت‌بخش، جبهه استکبار و صهیونیسم بین‌الملل، تمامی استراتژی‌های خود را بر پایه «ژئوپلیتیک تفرقه» و مهندسی کینه بنا نهاده است. این استراتژی، یک عملیات روانی و امنیتی پیچیده و چندلایه برای مدیریت ضعف‌ها و کنترل انرژی‌های متراکم و انفجاری جهان اسلام است. دشمن با بهره‌گیری از امپراتوری رسانه‌ای و سرمایه‌گذاری‌های کلان بر روی گسل‌های مذهبی، قومی و تاریخی، تلاش می‌کند تا با تحریف واقعیات و بزرگنمایی اختلافات جزئی، «ما را در چشم یکدیگر زشت جلوه دهد» (۱۳۹۷/۰۲/۲۲). هدف از این صنعت نفرت‌پراکنی، ایجاد دشمنان کاذب و داخلی و برپایی یک پرده دود استراتژیک است تا توجه امت از دشمن حقیقی و مشترک منحرف گردد و هدف غایی، یعنی «ایجاد حاشیه امن برای رژیم صهیونیستی» (۱۳۹۶/۰۹/۱۵)، محقق شود. در این نقشه شوم و شیطانی، هرگونه نزاع داخلی در جهان اسلام، به مثابه تزریق خون تازه به کالبد رو به احتضار رژیم غاصب صهیونی و تمدید حیات نامشروع نظام سلطه است.

در چنین میدان پیچیده‌ای، دکترین وحدت‌محور رهبر فرزانه انقلاب، یک نقشه راه دقیق، تهاجمی و آینده‌نگر برای خنثی‌سازی این توطئه عمیق و فراهم آوردن زمینه گذار امت اسلامی از موضع انفعال و دفاع به جایگاه رفیع تمدن‌سازی است. ایشان با هوشمندی راهبردی بی‌نظیر، نقاط اشتراک امت را از پتانسیل‌های صرفاً معنوی به «اهرم‌های فعال قدرت سیاسی و اجتماعی» تبدیل می‌کنند. به عنوان مثال، ارتقای مفهوم «محبت اهل‌بیت (علیهم‌السلام)» از یک باور عمیق و ریشه‌دار قلبی به «محوری برای اتّحاد و اتّفاق مسلمین» (۱۳۹۶/۰۹/۰۲)، یک ابتکار راهبردی و یک شاه‌کلید برای گشودن قفل‌های تفرقه است. این نگاه، یک سرمایه عظیم معنوی و مشترک را به زیرساختی مستحکم برای وحدت سیاسی و اجتماعی بدل می‌سازد و ظرفیت‌های بالقوه را به قدرت بالفعل و هم‌افزا تبدیل می‌کند. الگوی موفق، الهام‌بخش و پرافتخار «محور مقاومت»، که در آن برادران مجاهد شیعه و سنی از ملیت‌های گوناگون تحت یک آرمان و فرماندهی واحد، معادلات پیچیده منطقه را به نفع جبهه حق و عدالت تغییر داده‌اند، خود یک آزمایشگاه استراتژیک و نمونه‌ای عینی و درخشان از کارآمدی این دکترین الهی در مقیاسی کوچک‌تر، اما تعیین‌کننده است.

بنابراین، افق نهایی که در این دکترین ترسیم می‌شود، صرفاً همزیستی مسالمت‌آمیز فرق اسلامی در کنار یکدیگر نیست، بلکه هدف غایی، شکل‌دهی به یک قطب قدرتمند، مستقل و تمدن‌ساز اسلامی در هندسه جدید قدرت جهانی است. آنگاه که امت اسلامی با تکیه بر اصل وحدت، به یک انسجام و هم‌افزایی راهبردی دست یابد، همانگونه که رهبر معظم انقلاب با نگاهی امیدآفرین نوید داده‌اند، «طلیعه‌ی حلّ مشکلات دنیای اسلام آشکار میشود» (۱۴۰۲/۰۲/۰۲).

در آن نقطه عطف تاریخی، این امت خواهد توانست به عنوان یک بازیگر مستقل، عزتمند و تأثیرگذار، الگوی بی‌بدیل حکمرانی الهی و عدالت‌محور خود را به جهان تشنه معنویت و حقیقت عرضه نماید. پیمودن این مسیر، نیازمند بصیرت، مجاهدت و اخلاص نخبگان و آحاد امت است و هر گام در جهت تحقق وحدت، لبیک به فرمان الهی، وفاداری به خون شهیدان و حرکتی در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی و زمینه‌سازی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا فداه) خواهد بود.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *