عاشقانهای در فضای اساطیری؛ حیوان درون «ملمداس» عنکبوت است!

بازیگر «مرگامرگ» با اشاره به وجه اساطیری نمایش عنوان کرد که پیش از این کاراکتر منفی با ویژگیهای اسطورهای بازی نکرده و این نقش با وجود چالشهای متعدد، برایش تجربهای جذاب بوده است.
فاطمه نصرتی بازیگر نمایش «مرگامرگ» به کارگردانی مریم یاسینزاده و بهرام عباسیفرد که این شبها در تماشاخانه لبخند روی صحنه است، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره داستان این اثر توضیح داد: نمایش ما برگرفته از قصهها و افسانههای فولکلور جنوب ایران است؛ قصههایی که با اسطورهها و آئینهای محلی مانند ملمداس (یا همان امولداس)، شیدوس، مامازار و بابازار و همچنین آئین زار پیوند خوردهاند. درونمایه داستان، روایت عاشق و معشوقی است که سرنوشت اجازه نمیدهد به یکدیگر برسند. سرنوشت دختر، لیو، از پیش در آب گره خورده و او باید بهعنوان قربانی برای مردمش به آب سپرده شود؛ تقدیری که هیچکس توان مقابله با آن را ندارد.
وجود یک بعد عاشقانه در فضای اساطیری
وی افزود: در کنار این روایت عاشقانه، حضور عزرائیل بُعد دیگری به قصه میدهد. عزرائیل در نخستین ماموریت خود بر زمین قرار است جان معشوق را بگیرد، اما درگیر احساساتی میشود که نباید تجربه کند. این کشمکش درونی باعث میشود در پایان نمایش، وقتی خودکشی رخ میدهد، درواقع احساسات عزرائیل قربانی شود و او از آن پس هرگز با قربانیانش دچار درگیری عاطفی نشود.
نصرتی در ادامه درباره ویژگیهای نقشی که در «مرگامرگ» ایفا میکند، بیان کرد: کاراکتری که من بازی میکنم برگرفته از اسطوره ایرانی املداس یا همان ملمداس است؛ شخصیتی شناختهشده در افسانههای جنوب ایران بهویژه هرمزگان و خوزستان. او زنی بسیار زیبا با موهای بلند و صدایی دلنشین است که شبهای مهتابی و هنگام کاملشدن ماه به سطح دریا میآید و آواز میخواند. ملمداس مردان هوسباز و ماهیگیرانی را که به صدا و زیباییاش جذب میشوند، به دام میکشد.
تقابل با یک کاراکتر اسطورهای؛ نقشی که سرشار از تضاد بود
وی افزود: این نقش برای من بسیار چالشبرانگیز بود، چون پیشتر چنین کاراکتر منفیای را بازی نکرده بودم. تنها تجربه نزدیک من نقش ورونیکا در نمایش «اتاق ورونیکا بود»، اما اینجا با یک کاراکتر اسطورهای مواجه بودم که ویژگیهای بدنی، حرکتی و بیان خاص خودش را دارد. همین تفاوت باعث شد بازی در این نقش تجربهای تازه و دشوار اما جذاب برایم باشد.
این بازیگر درباره نحوه شکلگیری فرم بدنی و حرکتی نقش خود توضیح داد: در روند همکاری مشترکی که با کارگردان و طراح حرکت داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که حیوان درونی این کاراکتر عنکبوت است. به همین دلیل فرم بدن و اکتهای حرکتی بر اساس ویژگیهای عنکبوت طراحی شد. همین انتخاب باعث شد تضاد جالبی شکل بگیرد؛ از یکسو سیاهی و وجه ترسناک کاراکتر و از سوی دیگر بُعد اغواگریاش که کاملاً متضاد با هم هستند.
فشار ۷۰ درصدی بر بدن
وی با اشاره به چالشهای اجرای این نقش افزود: از نظر بدنی این نقش برای من بسیار دشوار بود، چون حدود ۷۰ درصد آن بر پایه بدن و تنها ۳۰ درصد بر پایه بیان و احساس شکل میگیرد. بنابراین نیاز به آمادگی بدنی بالایی داشتم و خوشبختانه با تمرینهای مستمر و ویژهای که برای این نقش انجام دادم توانستم به شرایط لازم برسم.
نقشی که نیاز به آمادگی کامل داشت!
نصرتی با اشاره به دشواریهای ایفای نقش ملمداس ادامه داد: این نقش از هر جهت برای من نگرانیهای زیادی به همراه داشت، چراکه چالشهای متعددی را شامل میشد. لازم بود در ایدهآلترین حالت ممکن ظاهر شوم؛ هم به بیان قدرتمندی نیاز داشت، هم بدن آماده و توانمند میخواست و هم حس عاطفی زیادی را طلب میکرد. هرچند این کاراکتر را نمیتوان کاملاً منفی دانست، اما رگههای تاریک و سیاه در آن بیشتر است و همین امر آن را برای من بسیار چالشبرانگیز میکرد.
وی یادآور شد: بزرگترین دغدغه من این بود که آیا مخاطب میتواند چنین شخصیتی را از من بپذیرد یا خیر. در روزهای نخست اجرا این نگرانی خیلی پررنگ بود اما به مرور و با استقبال تماشاگران برطرف شد. بازخوردهایی که گرفتم نشان داد خوشبختانه تماشاگران با نقش ارتباط برقرار کردند و شخصیت روی صحنه را باور کردند. برای من مهم بود که ملمداس نهتنها دیده شود، بلکه زیست کند، گریه کند، بخندد و زندگی کاملی را تجربه کند و خوشحالم که این ارتباط در نهایت شکل گرفت.
ای بازیگر درباره روند انتخابش برای ایفای دوباره این نقش باتوجه به اینکه این نمایش ۲ سال پیش نیز در تالار مولوی رو صحنه رفت، عنوان کرد: این تصمیم در وهله اول انتخاب کارگردان بود. کارگردانان لطف داشتند و از ابتدا این نقش را فقط برای من در نظر گرفته بودند. با توجه به تجربهای که در تمرینها و اجراهای پیشین به دست آورده بودیم، تصمیم گرفتند بار دیگر این مسئولیت را به من بسپارند. از سوی دیگر، خودم هم علاقه داشتم دوباره با این کاراکتر روی صحنه برگردم. فکر نمیکنم این انتخاب صرفاً به خاطر موضوع نمایش یا دغدغههای مرگ و زندگی بوده باشد، بلکه بیشتر به نتیجه کار مشترک و اعتمادی که در روند تمرین شکل گرفت، مربوط است.
مخاطبان «مرگامرگ» را دوست داشتند
نصرتی درباره واکنش تماشاگران به نمایش «مرگامرگ» مطرح کرد: خوشبختانه رضایت مخاطبان قابل توجه بوده است. بهجرأت میتوانم بگویم بیش از ۹۰ درصد تماشاگران از اجرا رضایت داشتند. بازخوردهایی که چه در سالن و چه بعد از اجرا دریافت کردم، همگی مثبت بود. خوشبختانه تماشاگران هم با کلیت اثر ارتباط گرفتند و هم با نقش من.
این بازیگر در ادامه درباره اهمیت اجرای چنین آثاری در وضعیت امروز تئاتر ایران یادآور شد: بهنظر من در شرایطی که تئاتر ما چندان مسیر مطلوبی را طی نمیکند، وجود متنهایی از این جنس و کارگردانی با چنین فرمی اهمیت ویژهای دارد. در این اثر بدن و بیان هر 2 به معنای واقعی کلمه به کار گرفته شدهاند و همین باعث میشود نمایشی متفاوت از بسیاری از آثار روی صحنه امروز باشد؛ نمایشی که حرفی برای گفتن دارد و میتواند با مخاطب ارتباط مؤثری برقرار کند.
کرونا؛ عامل ایجاد یک گسست تئاتری پس از دهه ۹۰
وی با اشاره به روند کلی تئاتر ایران در سالهای اخیر افزود: دهه ۹۰ به نوعی دوران شکوفایی دوباره تئاتر ایران بود و بسیاری از کارهای ارزشمند روی صحنه رفتند، اما شیوع کرونا این روند را متوقف کرد و یک گسست جدی در تئاتر به وجود آورد. در یکی دو سال اخیر تئاتر دوباره جانی تازه گرفته، هرچند هنوز در حال بازگشت و تلاش برای ادامه مسیر رشد است. در این میان، گرچه تعداد کارهایی که بر اساس بدن شکل میگیرند کم نیست اما اینکه توانسته باشند بدن، مفهوم و روایت را همزمان پیش ببرند یا نه، موضوعی است که باید مخاطب قضاوت کند.
نصرتی ادامه داد: بهنظر من کاری که ما روی صحنه داریم یک تئاتر واقعی است، چون همه مؤلفههای لازم برای ارتباط با مخاطب را دارد. قصهای آشناست که میتواند در همه دورانها روایت شود؛ قصهای درباره کشمکش عقل و احساس و درباره اینکه انسانها چگونه در برابر سرنوشت تسلیم میشوند و گاه با دیدگاهی متعصبانه یا سنتی فاجعهای برای خود رقم میزنند. بحث اختیار و جبر از ابتدای تاریخ تا امروز وجود داشته و تاریخ مصرف ندارد.
درباب جنگیدن برای رویا و تسلیم نشدن
وی در پایان تأکید کرد: این نمایش علاوه بر جذابیتهای فرمی، حرکات بدنی و رقصهای آئیینی، موسیقی متن و کارگردانی درخشانی دارد و در مجموع رسالتش این است که بگوید؛ ترس را کنار بگذاریم، در برابر سرنوشت قد علم کنیم، تسلیم نشویم و برای رسیدن به رویاهایمان بجنگیم. پیام نهایی اثر این است که انسان باید بتواند رویای خود را دنبال کند.
نمایش «مرگامرگ» به نویسندگی مریم یاسینزاده و کارگردانی مشترک مریم یاسینزاده و بهرامعباسیفرد از ۳ شهریور در تماشاخانه لبخند روی صحنه رفت است.
گروه بازیگران این نمایش را امیرحسین امانی، آوا بهرامی، رضا جلایری، رضا حاجیحسینی، سودا رضایی، سهیل سلمانی، پریسان سلیمی، درسا علمی نژاد، غزل کوچکبیگ، مهدیه محمدی، سعید نقیلو، فاطمه نصرتی و فریده یزدانی تشکیل میدهند.
عکسها از پریسا توکلی و نوید عصمتی است.
کد خبر 6583741
-
«مرگامرگ بازخوانی هزارساله» به صحنه باز میگردد
-
آغاز اجراهای نمایش «مرگامرگ» در تماشاخانه لبخند
-
علی داوودی:ذهن و جسمم آماده قهرمانی جهان است؛قراردادم به میلیارد نرسید
-
امارات به رژیم صهیونیستی تسلیت گفت!
-
واگذاری پناهگاه کوه سبلان به بخش خصوصی از طریق ماده ۲۷ به تصویب رسید
-
«سفر در سایهها» و بازآفرینی رستم و هفتخان در دل جنگ معاصر
-
عاشقانهای در فضای اساطیری؛ حیوان درون «ملمداس» عنکبوت است!
-
محور کندوان یک طرفه شد
-
پهپاد صهیونیستی جنوب لبنان را هدف قرار داد
-
ثبت نام بیش از ۳۴۶ هزار دانشآموز در مدارس گیلان
-
چرا بدون پزشک خانواده، آینده نظام سلامت ایران پایدار نخواهد بود؟
-
ادبیات باید احساس و عاطفه نوجوان را درگیر کند؛ رمز موفقیت آثار چیست؟
-
اینفانتینو: حضور تیم ملی فوتبال ایران در جامجهانی را تضمین میکنم
-
هراسی از هیچ سناریویی نداریم؛ محاصره غزه توسط اسرائیل باید شکسته شود
-
شرطبندی مأموران رضاخان روی سر قطعشده مردم؛ در روایت تاریخی نقص داریم
-
حمله پهپادی به ناوگان مقاومت (صمود) در سواحل تونس
-
زمینلرزهای شدید یونان را لرزاند
-
واکنش وزارت ورزش به واگذاری باشگاه پرسپولیس
-
حضور رئیس فیفا در رختکن تیم ملی فوتبال ایران + فیلم
-
رد ادعاهای نادرست مندرج در بیانیه نشست وزرای خارجه اتحادیه عرب
-
پایان تلخ یک جام با فریادهای کاپیتان تیم ملی ایران
-
شنیده شدن صدای مهیب در جاسک؛ مردم نگران نباشند
-
روزنامههای صبح سهشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴
-
روزنامههای صبح دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴
Leave a Reply