متاستاز صهیونی؛ نتانیاهو و رویای اسرائیل بزرگ
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی رادار انقلاب نوشت:
«من به آرمان تشکیل سرزمین کامل اسرائیل (اسرائیل بزرگ که شامل کرانه باختری، سرزمینهای دو طرف رود اردن، لبنان، سوریه، مصر و بخشهایی از عراق و عربستان میشود) متعهد هستم.» اینها بخشهایی از اظهارات بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونی است که ۲۱ مردادماه گذشته در گفتوگو با شبکه خبری آی۲۴ ایراد شده است. اظهاراتی که واکنش تند بعضی از مسئولان کشورهایی را برانگیخت که ایده اسرائیل بزرگ به بخشهایی از تمامیت ارضی آنها هم چشم طمع دارد.
رژیم صهیونی شاید تنها کشور موجود در جهان باشد که موجودیت آن برحسب مرزهای رسمی بینالمللی تعریف نشده است. موجودیت این رژیم یک هسته ضدامنیتی است که بر حسب ایده توسعهطلبی استعماری تشکیل شده است. مفهوم جامعه در مورد رژیم صهیونی فاقد معناست. تکهپارههایی که از گروههای انسانی از نقاط مختلف دنیا که بر حسب یک طرح امنیتی و بر مبنای یک ایده استعماری دور یکدیگر کوچانده شدهاند. همان ایدهای که در مصاحبه اخیر نتانیاهو صریحاً بر زبان او جاری شد.
رژیم عبری یک غده غیرطبیعی تحمیلی بر منطقه است. غدهای سرطانی که به دوپینگ زور و پول و استعمار نام کشور و جامعه بر آن جعل شده است. خاصیت غده سرطانی حمله به بافتهای سالم و ارگانیک انسانی است. حملات به بافتهای سالم که آنها را از حیات و دفاع طبیعی خود ساقط کرده و تبدیل به بافتهای آلوده میکند. تمامیت ارضی توسعهطلبانه صهیونی چنین حالتی دارد. یک توده جعلی که جایی در بافت طبیعی منطقه ندارد و مدام باید برای حیثیت و حیات جعلی وجودی خود بجنگند. امنیت و حیات او در عدم امنیت و عدم حیات و عدم قدرت برای دیگران است. دیگران باید ضعیف باشند یا وجود نداشته باشند تا او موجود باشد. به همین دلیل است که حیات و موجودیتی که برخلاف دیگر کشورها و جوامع طبیعی منطقه بر حسب مرزها و حدود و ثغور مورد توافق بین جوامع به وجود نیامده است.
بافت سرطانی یا همه بافتهای طبیعی را آلوده میکند یا باید از منطقه ازاله شود. حمله اخیر صهیونیستها به کشور قطر که حتی با قواعد غیرعادلانه موجود بینالمللی هم بازیگر مطلوبی شناخته میشود و حتی اموری مانند میزبانی از هیئت حماس را هم با تایید امریکاییها انجام میدهد نشان داد که توده سرطانی خواندن رژیم صهیونی نه یک شعار سیاسی بلکه عین واقعیت آن است. همان مختصاتی که جمهوری اسلامی ایران از ابتدا آن را در ذات رژیم تشخیص داده و دیگران را هم توصیه به آن میکرد. با این اوصاف عجیب نیست که جوامع عرب منطقه که بوقهای تبلیغاتی غرب، سالها ایران را دشمن اصلی آنها معرفی کرده بودند حالا و پس از حمله رژیم به قطر از خود بپرسند به راستی در همه این سالها چه کسی بود که درست تشخیص داده بود و درست میگفت؛ ایران یا غرب؟!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.
Leave a Reply