مخالفت رحیم صفوی با درخواست اسماعیل قاآنی

دشمن از ساعت ۲۲ مورخ ۹ شهریور ۱۳۶۵ به ندرت منطقه را با منور روشن میکرد. طبق اظهارات شنود، از ساعت ۲۲:۳۰ آمادهباش صد درصدی از سوی دشمن اعلام شد.
گروه جهاد و مقاومت مشرق – عملیات کربلای ۲ عملیات نظامی نیمهگسترده نیروهای مسلح ایران، در خلال جنگ ایران و عراق بود، که بهصورت مشترک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی زمینی ارتش انجام شد. این عملیات در ساعت ۱:۰۴ بامداد ۱۰ شهریور ۱۳۶۵ در منطقهای به وسعت ۵۰ کیلومتر مربع، در چومان مصطفی، حاج عمران، عراق آغاز شد و یک روز بعد، با پیروزی نیروهای ایرانی به پایان رسید. در این عملیات محمود کاوه؛ فرمانده تیپ ۱۵۵ ویژه شهدا سپاه پاسداران به شهادت رسید.
کتاب نبرد حاج عمران؛ شرح عملیات کربلای ۲ را محمدرضا میرزایی نوشته و سیدحمید رهنما (ویراستار)، مریم حقانی منتظری (سرویراستار)، سیدناصر کشاورز (گرافیست) او را همراهی کردهاند. این کتاب را مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدت های سپاه به تازگی منتشر کرده است.
آنچه در ادامه میآید، برشی از این کتاب است که به مناسبت سی و نهمین سالگرد این عملیات تقدیمتان میکنیم.
در جلسهای که ساعت ۲۳ مورخ ۶ شهریور ۱۳۶۵ با حضور فرماندهان یگانها تشکیل شد، به علت آمادهنبودن لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) و نرسیدن نیروهای عملکننده آن به منطقه، تغییراتی در مانور لشکر ۲۱ امام رضا(ع) به وجود آمد که به شناسایی نیاز داشت؛ همچنین به دلیل آمادگی بیشتر دیگر یگانها، عملیات با ۲۴ ساعت تأخیر به ۸ شهریور موکول شد.
*نرسیدن نیروهای لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع)
پس از پایان جلسه ۶ شهریور ۱۳۶۵ و در پی درخواست شمخانی درباره چگونگی وضعیت حرکت نیروهای لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع)، دلیری، فرمانده این لشکر، در تماسی در ساعت ۱۷:۱۰ با قلاجه متوجه شد هنوز نیروها حرکت خود را آغاز نکردهاند. با توجه به ناامنبودن جاده سنندج به پیرانشهر تصمیم گرفته شد نیروها سریع حرکت کنند و خود را به سنندج برسانند و پس از استراحت، با روشنشدن هوا به طرف پیرانشهر ادامه مسیر دهند. با توجه به بعد مسافت حدود ۱۰ ساعته سنندج تا پیرانشهر و همچنین خستگی نیروها، قرارگاه مجاب شد عملیات با یک روز تأخیر در ۸ شهریور ۱۳۶۵ انجام شود.
نیروهای گردانهای عملکننده لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) تا ساعت ۱۵:۳۰ روز ۷ شهریور، یک روز مانده به آغاز عملیات، هنوز وارد منطقه نشده بودند. در این خصوص، رحیم صفوی در جلسهای که همان روز با دلیری داشت، بسیار تأکید کرد زمان شروع عملیات حتمی است و در ۸ شهریور انجام میشود و عقب نخواهد افتاد.
حدود ساعت ۱۷، دلیری پیشنهاد کرد به دلیل نرسیدن این لشکر، مأموریت آنها در مرحله دوم قرار داده شود و چنین استدلال کرد که معلوم نیست نیروهایمان از قلاجه میآیند یا نه؛ جاده هم تأمین نیست و نیرو نمیتواند شب حرکت کند. رحیم صفوی پاسخ داد: «امکان ندارد. ما غیر از شما کسی را نداریم.»
صحبتهای دلیری و نرسیدن نیروهای آنها باعث تردید در رده فرماندهی نیروی زمینی سپاه در خصوص آمادگی لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) شد.
در جلسهای میان شمخانی و رحیم صفوی دوباره بر آغاز عملیات در ۸ شهریور ۱۳۶۵ تأکید شد. بنابراین مأموریت لشکر ۲۱ امام رضا(ع) روی سکران منتفی شد و عملیات در این محدوده به لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) محول گردید.
بدین ترتیب نیروهای اطلاعاتی این لشکر برای شناسایی ارتفاع سکران همراه سرتیم اطلاعاتی قرارگاه به منطقه اعزام شدند تا راه عبور مناسب برای نیروها را انتخاب کنند.
با توجه به اینکه تصمیم بر تعویق ۲۴ ساعته عملیات در ساعت ۱۷:۳۰ مورخ ۷ شهریور ۱۳۶۵ گرفته شده بود و جز فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) کسی از آن مطلع نبود، و از آنجا که تیپهای ۱۵۵ ویژه شهدا، ۹ بدر و ۱۰۵ قدس قصد انتقال نیرو از شهرهای پیرانشهر، نقده و مهاباد به منطقه عملیاتی را داشتند، از سوی قرارگاه فردی برای اطلاعرسانی به آنها درباره تعویق زمان عملیات اعزام شد.
*شناسایی ناموفق و تغییر مانور لشکر ۲۱ امام رضا(ع)
نیروهای اطلاعات عملیات لشکر ۲۱ امام رضا(ع) که برای شناسایی روی سکران رفته بودند، نتوانستند راهی برای عبور از بالای ارتفاعات به پایین پیدا کنند.
قاآنی در ۷ شهریور برای انجام شناسایی بیشتر درخواست کرد زمان عملیات به مدت ۲۴ ساعت به تعویق بیفتد که با مخالفت رحیم صفوی مواجه شد.
قرار بر این شد برای تکمیل شناسایی یک گروهان از نیروهای این تیپ همراه یک گروه شناسایی از ۲۴ ساعت قبل از شروع عملیات یعنی ۷ شهریور در شیارهای مناسب بالای ارتفاع سکران مستقر شوند و فرمانده گروهان همراه نیروی اطلاعات به شناسایی برود. در صورتی که راهکار مناسبی پیدا شد، عملیات از آن مسیر ادامه یابد؛ در غیر این صورت، نیروها به عقب بازگردانده شوند. روحیه قاآنی برای اجرای عملیات بسیار قوی به نظر میرسید، ولی تغییرات مانور و مشکلات مهندسی و زرهی موجب نگرانی او شده بود.
*تعویق زمان نهایی عملیات
در نهایت، با بررسیهای بهعملآمده از میزان آمادگی یگانها و نیاز به زمان بیشتر برای تکمیل شناساییها و تأمین نیرو، تصمیم گرفته شد عملیات با دو روز تأخیر در ۹ شهریور ۱۳۶۵ انجام شود. در مورد ساعت شروع حمله پس از بررسیهای انجامشده مشخص شد در بعضی محورها برای رسیدن نیروها به خط رهایی به شش ساعت وقت پس از غروب آفتاب نیاز است. در نهایت ساعت ۱ بامداد ۱۰ شهریور ۱۳۶۵ به عنوان زمان آغاز عملیات به تصویب رسید.
*درخواست تغییر دوباره زمان عملیات
عملیات منطقه حاج عمران علاوه بر همزمانی با عملیات خلیج فارس باید همزمان با عملیات دیگری در منطقه نجف نیز انجام میشد تا ضمن تفکیک قوای دشمن، افکار فرماندهان نظامی آنها را نیز آشفته کند. در نتیجه، با تقسیم توپخانه و نیروهای دشمن در دو منطقه حساس و نزدیک در غرب کشور زمینه موفقیت هر دو عملیات بیشتر میشد. از آنجا که عملیات منطقه نجف به دلایلی یک هفته به تأخیر افتاد، محسن رضایی، فرمانده کل سپاه، ساعت ۱۰ صبح ۹ شهریور ۱۳۶۵ در تماس با رحیم صفوی امکان عقب افتادن عملیات را مطرح کرد که با مخالفت او روبهرو شد.
محسن رضایی: امکان عقب افتادن نیست؟
رحیم صفوی: نه؛ از بین میرود. اصلاً قضیه از بین میرود.
محسن رضایی: امکان ندارد سه چهار روز عقب بیفتد؟
رحیم صفوی: آن وقت دیگر نمیشود؛ عملیات منتفی میشود. با این روندی که هوشیاری دشمن دارد… اصلاً دیگر اعتماد اینها از بین میرود و دیگر به حرفهای مسئولین در ارتباط با انجام عملیات اعتماد نخواهند کرد.
با توجه به توضیحات رحیم صفوی در مورد هوشیاری دشمن، از بین رفتن حفاظت منطقه و در نتیجه منتفی شدن کل عملیات و از سوی دیگر بیاعتمادی مسئولان یگانها و قرارگاه به تصمیمهای مرکز فرماندهی جنگ و نیز آماده و پایکار بودن نیروها، با توافق فرماندهان برای تشکیل خط پدافندی مناسب تصمیم گرفته شد روی ارتفاعات صدر، شهدا، ۲۵۱۹ وارس و تخممرغی عمل شود و چومان مصطفی و تنگه دربند از طرح عملیاتی خارج گردد.
*مطرح شدن یگان احتیاط مورد نیاز
به دلیل احتمال پاتک دشمن به منطقه و کمبود نیروی خودی در عملیات، رحیم صفوی ساعت ۱۲:۳۰ روز ۹ شهریور ۱۳۶۵ در تماس تلفنی با محسن رضایی پیشنهاد داد لشکرهای ۵ نصر و ۴۱ ثارالله (ع) بهعنوان نیروی احتیاط به منطقه اعزام شوند. او پس از اینکه جواب مساعدی دریافت نکرد، به منظور انتقال تیپ بیتالمقدس در ساعت ۲۱:۳۰ با شمخانی تماس گرفت و پیشنهاد کرد این تیپ از هور آزاد به حاج عمران اعزام شود. شمخانی با این پیشنهاد موافقت کرد و قرار شد دو گردان از سه گردان مستقر در هور به منطقه حاج عمران اعزام شوند.
*ناهماهنگی لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) با تیپ ۱۰۵ قدس
دو ساعت و نیم پیش از عملیات، حدود ساعت ۲۲، عراقی، مسئول واحد اطلاعات عملیات لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع)، با دو گروهان از نیروهای احتیاط به نقطه رهایی تیپ ۱۰۵ قدس رسید و درخواست کرد با استفاده از نیروهای اطلاعات عملیات تیپ ۱۰۵ قدس از معبر ۳ عبور کند و این دو گروهان را از جناح راست دشمن به روی ارتفاعات صخرهای ۱۸۹۷ برساند که میان پنجهای و آنه قرار داشت. همدانی، فرمانده تیپ ۱۰۵ قدس، از این درخواست تعجب کرد.
همدانی: الآن موقع این چیزهاست؛ ما نیروهایمان را اعزام کردیم. از عصر نتوانستیم شما را پیدا کنیم. گردان کمیل هم قبول نمیکرد…
عراقی: نمیدانستیم… حمزه را پیدا نکردیم.
همدانی: کمیل که نباید برود؛ حمزه باید میرفت. اینطوری هم نباید میرفت. ما اصلاً نمیدانستیم میخواهید بروید یا نروید. ما اتفاقاً تا ۴ بعدازظهر اینجا ایستادیم؛ شاید هم ۴ و خوردهای. از صبح ما آمدیم که شما و شهدا بیایید هماهنگی کنید؛ نه شما آمدید، نه شهدا… آخرش شهدا را فرستادیم چون مشکل زیاد بود؛ نبودند، نه هماهنگی، نه چیز دیگری؛ همینجوری رفتند… خدا رحم کند به بقیهاش.
در نهایت عراقی توضیح داد که بدموقع برای هماهنگی آمده بودند و درخواست کرد راهنمای معبر ۳ را میان پنجکاناله و آنه تا ارتفاع ۱۸۹۷ به آنها بدهند که با مخالفت همدانی روبهرو شد. همدانی گفت نیروهایش از آنجا رفتهاند و هرچه هم بدوند به آنها نمیرسند و تنها کمک ممکن را بردن نیروها تا هفتکانالی مطرح کرد. جلسه بدون نتیجه پایان یافت، بیآنکه برای تپههای صخرهای ۱۸۹۷ فکری شود؛ جایی که بنا به گفته همدانی در صورت استقرار دشمن در آن مکان، کوچکترین حرکتی از نیروهای خودی سلب میشد.
*فعالیت دشمن در ساعات پیش از آغاز عملیات
دشمن از ساعت ۲۲ مورخ ۹ شهریور ۱۳۶۵ به ندرت منطقه را با منور روشن میکرد. طبق اظهارات شنود، از ساعت ۲۲:۳۰ آمادهباش صد درصدی از سوی دشمن اعلام شد.
Leave a Reply