بدون شک دولت متبوع دیوید لمی نهایت تلاش مذبوحانه خود را در راستای فروپاشی کشورمان در جریان نبرد اخیر صورت داده اما به همراه آمریکا و رژیم صهیونیستی مقهور و مغلوب انسجام داخلی و قدرت نظامی ایران شده است.

به گزارش مشرق، مواضع اخیر دیوید لمی وزیر امور خارجه انگلیس در مصاحبه با روزنامه گاردین نقطه آشکارساز ناشی‌گری و عدم تسط این مقام پر ادعا در توصیف بحران‌هایی بوده که لندن خود در کنار واشنگتن و تل‌آویو در خلق آنها سهیم است. دیوید لمی مدعی شده است:

"در تاریخ لحظاتی هست که جهان در لبه پرتگاه قرار دارد؛ امسال، یکی از همان لحظات بود. تنها نگران وقوع جنگ هسته‌ای میان ایران و اسرائیل نیستم؛ نگرانی اینجاست که [ایران هسته‌ای] چه تأثیری بر کشورهای دیگر منطقه خواهد گذاشت. تصمیم آمریکا برای حمله، با هدف سرنگونی حکومت ایران نبود!"

درخصوص اظهارات اخیر دیوید لمی دو نکته اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:

نخست اینکه وزیر خارجه انگیس به مانند دیگر مقامات غربی تلاش می‌کند ماهیت و جنس بحران‌های گذشته و کنونی در حوزه روابط بین الملل را معکوس و وارونه جلوه دهد. دیوید لمی به‌گونه‌ای سخن می‌گوید که گویا دولت متبوع وی به‌صورت ناگهانی در معرض یک بحران بیرونی قرار گرفته و اکنون مسئولیت حل و فصل آن را بر عهده دارد! این در حالیست که سلسله بحران‌هایی که به‌صورت متناوب در جای‌جای دنیای امروز خلق شده‌اند تصادفی و ناخواسته نبوده‌اند.

این بحران‌ها منبعث از چینش سناریوهایی است که اتفاقاً دولت انگلیس یکی از کارگردانان آن است. بحران زیست بودن لندن در نظام بین الملل موضوعی است که حتی شهروندان انگلیسی نسبت به آن آزرده‌خاطر و خشمگین هستند. این قاعده درخصوص تجاوز ۱۲ روزه اخیر تل‌آویو و واشنگتن به خاک مقدس کشورمان نیز صادق است.

حمایت تمام قد دولت انگلیس از این حملات وقیحانه صرفاً معطوف به ابعاد امنیتی و سیاسی نبوده و حتی ابعاد میدانی ماجرا را نیز در بر می‌گیرد. در چنین شرایطی بهتر است دیوید لمی به‌جای ابراز نگرانی از قرار گرفتن دنیای امروز بر لبه پرتگاه از نقش دولت متبوعش در خلق این منظومه بحرانی پرده بردارد!

نکته دیگر مربوط به ادعای مشعشعی بوده که وزیر خارجه انگلیس با هدف اتهام‌زدایی از آمریکا بابت تلاش برای تغییر نظام سیاسی ایران مطرح ساخته است. واقعیت امر این است که نه‌تنها در پرونده تجاوز ۱۲ روزه اخیر، بلکه در سایر جنجال‌ها و فتنه‌هایی که با محوریت واشنگتن و تل‌آویو علیه موجودیت ایران قدرتمند طراحی و اجرا شده نقش پررنگ احزاب سنتی انگلیس (خصوصاً دو حزب سنتی کارگر و محافظه‌کار) را مشاهده می‌کنیم.

بدون شک دولت متبوع دیوید لمی نهایت تلاش مذبوحانه خود را در راستای فروپاشی کشورمان در جریان نبرد اخیر صورت داده اما به همراه آمریکا و رژیم صهیونیستی مقهور و مغلوب انسجام داخلی و قدرت نظامی ایران شده است. دیوید لمی اکنون با استناد به جملاتی نخ‌نما و خلق گزاره‌های انحرافی و فراتر از این دو با استناد به تکنیک "وارونه‌سازی واقعیت" تلاش می‌کند از بار شکست سهمگین خود و شرکایش بکاهد.

لمی در مصاحبه با گاردین تلاش کرده تا ادای وینستون چرچیل را در آورده و با به‌کارگیری کلمات هشداردهنده و هدفمند ذهن مخاطبان را دچار اعوجاج و کژتابی کند. اما وزیر خارجه انگلیس سه مسئله مهم را فراموش کرده است: الان قرن بیستم نیست، مردم دنیا به مانند قرن گذشته بی‌اطلاع نیستند و اساساً او هم چرچیل نیست!