چرا مذاکره با آمریکاییها به بنبست میرسد؟

آمریکا در مذاکرات، هیچگاه منافع مشروع ملتها را لحاظ نمیکند و همواره درصدد تحمیل اراده خویش به دیگران است. بیاعتنایی به خطوط قرمز ایران، یکی از نمودهای بارز همین خوی استکباری است.
به گزارش مشرق، بهنام سعیدی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:
۱-امام خمینی(ره)، معمار کبیر انقلاب اسلامی، در توصیف ایالات متحده آمریکا تعبیر ژرف و ماندگار «شیطان بزرگ» را بهکار بردند؛ تعبیری که نه صرفا یک شعار سیاسی، بلکه بیانگر ماهیت فریبکارانه و سلطهجویانه نظام حاکم بر آمریکاست. رهبر معظم انقلاب نیز در امتداد همان خط فکری، همواره در بیانات خویش، دولت آمریکا را موجودیتی حیلهگر، غیرقابل اعتماد و مغایر با اصول اخلاق و انسانیت معرفی کردهاند.
معظمله بارها تأکید فرمودهاند که اعتماد به چنین دولتی، نهتنها راهگشای مشکلات ملت ایران نیست، بلکه میتواند زمینهساز خسارات سنگین و آسیب به منافع ملی شود. نمونه عینی این واقعیت، رخداد جنگ ۱۲روزه است. پیش از آغاز این جنگ، ایران در ۵مرحله، بهصورت غیرمستقیم با آمریکا گفتوگو کرده بود، اما همان ایالات متحده با همراهی رژیم صهیونیستی پشتپرده توطئهای علیه ایران طراحی کرد و در لحظهای که قرار بود دور تازه مذاکرات آغاز شود «میز مذاکره» را با بمباران و تجاوز نظامی در هم شکست.
۲-تجربه برجام نیز گواه دیگری بر بیاعتمادی به آمریکاست. واشنگتن، در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، بهصورت یکجانبه از توافق خارج شد و تمامی تعهدات خود را زیر پا گذاشت. سکوت و انفعال نهادهای بینالمللی در برابر این قانونشکنی آشکار، این گمان را در اذهان تقویت کرد که بخش عمدهای از این نهادها، وابسته به آمریکا هستند و از خود استقلال رأی ندارند؛ از همینرو، در برابر رفتارهای زورگویانه واشنگتن، توان یا اراده اقدام مؤثر ندارند.
۳-نگاهی به تاریخ معاصر جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که این کشور هرگز آغازگر هیچ جنگ یا درگیریای نبوده است. در عین حال، ایران هیچگاه از اصل «مذاکره» نیز گریزان نبوده، بلکه بر ضرورت انجام گفتوگو در چارچوبی مشخص تأکید داشته است؛ چارچوبی مبتنی بر احترام متقابل، حفظ منافع ملی و تثبیت جایگاه بینالمللی کشور. بر همین مبنا، جمهوری اسلامی ایران با اغلب کشورهای جهان تعامل و گفتوگو دارد، مگر با رژیم اشغالگر صهیونیستی که اساسا موجودیت آن را به رسمیت نمیشناسد.
۴-بااینحال، رفتار ایالات متحده در تضاد کامل با این اصول است. آمریکا در مذاکرات، هیچگاه منافع مشروع ملتها را لحاظ نمیکند و همواره درصدد تحمیل اراده خویش به دیگران است. بیاعتنایی به خطوط قرمز ایران، یکی از نمودهای بارز همین خوی استکباری است.
ازاینرو، هرگونه مذاکره با چنین طرفی، بدون تکیه بر اصول و معیارهای روشن، اقدامی پرریسک و چالشبرانگیز خواهد بود. آنچه برای جمهوری اسلامی ایران همواره اصالت دارد، رعایت ۳اصل بنیادین مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است: عزت، حکمت و مصلحت؛ اصولی که نقشهراه سیاست خارجی و هرگونه تعامل بینالمللی کشور به شمار میروند.