یادداشت‌های علم، یکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۵۱

یادداشت‌های اسدالله علم: صبح برای شرفیابی رفتم. نخست وزیر هم آمده بود شرفیاب شود. باز مرا احضار فرمودند. من چون دیشب به تفصیل شرفیاب شده بودم، یک دقیقه شرفیاب شدم… به زودی مرخص شدم. نخست وزیر خیلی خوشحال شد…

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *