رویای صلح یا رویای تسلیم ایران؟
به گزارش مشرق، محمدرضا فرهادی، فعال رسانه در مطلبی در تلگرام نوشت:
آمریکا در رابطه با موضوع ایران همچنان سیاست قدیمی چماق و هویج را به کارگیری میکند که از یک سو به تهدید ایران و از سوی دیگر به تطمیع میپردازد. ترامپ به جِد دنبال صلح با ایران است که این صلح از حوزه هستهای به حوزه منطقهای تغییر شکل داده است. زیرا ترامپ معتقد است که در موضوع هستهای ضربات زیادی به ایران وارد کرده و دیگر قابلیت مذاکره وجود ندارد؟! و تهدیدات وی در این حوزه به سمت آغاز مجدد ازسرگیری برنامه هستهای ایران پیش رفته است که در صورت از سرگیری برنامه هستهای به ایران حمله خواهد کرد.
البته نگاه و رویکرد ترامپ در این حوزه عمدتاً در حوزه سلاح هستهای است و سعی دارد که موضوع هستهای ایران را تهدیدزا و دارای تهدیدهای نظامی نشان دهد. اکنون آمریکا یک تغییر پارادایم از حوزه هستهای به منطقهای داده است که در آن به نظر میرسد در این حوزه تعمیمسازی موضوعات توسط ایران با رویکرد منطقهای صورت گیرد که در آن به سمت استراتژی مشخصی با مشخصات ذیل حرکت کند:
۱. در حوزه منطقهای، ترامپ خواستههای متنوعی مطرح کرده که شامل به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، عدم حمایت از گروههای مقاومت و عدم تهدید همسایگان است. این گزارهها شکل جدیدی از خواستههای آمریکا برای هرگونه توافق با ایران است که نشانه زیادهخواهیهای آمریکا از ایران در این رابطه میباشد.
۲. ترامپ با این خواستهها شکل جدیدی از تسلیم را برای ایران ترسیم کرده که در آن در حوزه منطقهای ایران باید به یک کشور عادی بدون انجام هرگونه مقابله با رژیم صهیونیستی و دست کشیدن از خواستههای خود باشد. به همین دلیل است که ترامپ عنوان میکند که امیداور است با ایران وارد روند صلح شود؟!
۳. در طرح منطقهای ترامپ، ایران از کانون قدرت در منطقه باید به یک بازیگر منفعل تبدیل شود که در آن ارادهای برای مقابله با آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود نداشته باشد. خروجی این طرح منطقهای دو مولفه خواهد بود: اول؛ آمریکا به سمت جنگ جدیدی دیگر با ایران خواهد رفت. دوم؛ ایران از معادلات منطقه کنار گذاشته شود و روند عادی سازی آغاز گردد.
۴. جنگ جدید با ایران معادلات خاص خود را دارد و عادیسازی نیز مختصات خاص خود را دارد. در نتیجه آمریکا راه حل سومی مبنی بر تلفیق رویکرد اول و دوم تحت عنوان تحمیل صفر را علیه ایران اجرا خواهد کرد. بر اساس این استراتژی هر اقدام خاص توسط ایران با واکنش آمریکا مواجه خواهد شد و سطح تنش با ایران به نقطه اوج خواهد رسید. در نتیجه آمریکا با انگاره تهدید به حمله نظامی و افزایش فشار حداکثری در حوزه اقتصادی سعی بر مهار ایران را خواهد داشت که احتمال میرود این سطح تقابلها و تنشها را در حوزه بازرسی از کشتیهای نفتی ایران و ممانعت از حرکت آنها انجام دهد.
در مجموع به نظر میرسد که تمرکز سیاست منطقهای آمریکا بر ایران قرار گرفته و در آن رویکرد مهار ایران و مقابله با ایران دال مرکزی آن است که آمریکا و رژیم صهیونیستی برای پیادهسازی آن طراحیهای مختلفی به ویژه بعد از جنگ غزه در نظر گرفتهاند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.