چرا ریاض می‌ترسد، چه می‌خواهد و چگونه بازی می‌کند؟

به گزارش مشرق،حسن حمزه در مطلبی با عنوان چرا ریاض می‌ترسد، چه می‌خواهد و چگونه بازی می‌کند، در صفحه توئیتر خود نوشت:

صورت‌بندی مسئله محیط راهبردی از نگاه ریاض را می توان امروز، بر سه گزاره استوار دانست:

یکم، روندهای میدانی و سیاسی به ویژه از سال گذشته (از جنگ غزه، شامات تا جنگ ۱۲روزه ایران–اسرائیل) نشانه واقعی «برتری‌جویی قاعده‌گذار» اسرائیل است؛

دوم، هم‌پوشانی ساختاری اسرائیل با آمریکا، خطر تک‌قطبی‌شدن نظم منطقه‌ای را افزایش داده و ابتکار عمل عربی را می‌سوزاند؛

سوم، این مسیر با منطق چشم‌انداز ۲۰۳۰ لزوم نیاز به ثبات دیرپا، جذب سرمایه و کاهش ریسک کشور ناسازگار است. بنابراین «مسئله» برای ریاض صرفاً اخلاقی یا حیثیتی نیست؛ مسئله‌ای وجودی است؛ یعنی اگر نظم تک‌قطبی جا بیفتد، عربستان از «کارگزار تعادل» به «پیرو قواعد تحمیلی» فروکاسته می‌شود.

هدف کلان ریاض در این قاعده حفظ «گنجایش موازنه‌سازی»، یعنی توان بازی همزمان با قطب غربی و شرکای شرقی، بدون گرفتار شدن در تابعیت راهبردی است.

این هدف، دو پیامد عملی دارد:

۱- جلوگیری از هژمونی اسرائیل به‌مثابه قدرت بلامنازع و

۲- تبدیل امنیت یک‌جانبه به امنیت دسته‌جمعی منطقه‌ای تا سقف انتخاب‌های ریاض حفظ شود.

بازی روی دو طناب: منطق، ابعاد و روش اجرا

«بازی روی دو طناب» ترجمان عملی راهبرد احتیاط فعال سعودی است؛ راهبردی که به‌جای قفل‌شدن بر یک قطب، ترکیبی هوشمند از همگرایی گزینشی و فاصله‌گذاری سنجیده را در سه بُعد پی می‌گیرد:

1- بُعد امنیتی–نظامی: تداوم تکیه بر تضمین‌های بازدارنده آمریکا (پدافند، اطلاعات، اتصال‌پذیری عملیاتی) در عین پرهیز از انقیاد کامل؛ توسعه توان دفاعی لایه‌به‌لایه، رزمایش‌های دفاع از زیرساخت‌های حیاتی و تأکید بر سازوکارهای «عدم برخورد» با همسایگان برای کاستن از میدان مانور اسرائیل. پیام راهبردی این بُعد نیز چنین است که امنیتِ ریاض، نه با پیروی که با بازدارندگی دفاعی و قواعد جمعی پایدار می‌شود.

2- بُعد اقتصادی–فناورانه: جذب فناوری و سرمایه غربی برای پروژه‌های پرچم‌دار چشم‌انداز ۲۰۳۰ و هم‌زمان تنوع‌بخشی شرقی در حوزه‌های کم‌حساس (زیرساخت، انرژی‌های نو، لجستیک). کارکرد این بُعد نیز این گونه است که کاستن از «ریسک قفل‌شدن»، حفظ اهرم چانه‌زنی در برابر غرب و کاهش حق‌بیمه ریسک کشور است. پیام این راهبرد نیز به ضوح روشن است: وابستگی تک‌کاناله، نقطه‌ضعف راهبردی است.

3- بُعد اعتباری–گفتمانی: تصاحب نقش «کارگزار صلح» و «معمار امنیت دسته‌جمعی» از طریق ابتکارهای سیاسی (صلح عربی ۲۰۰۲، طرح‌های بازسازی) و روایت‌سازی عمومی (مخالفت با کوچ اجباری، تأکید بر حقوق مشروع فلسطینیان). خروجی مطلوب این راهبرد نیز این گونه مصداق می یابد که باید جاگیاه نمادین ریاض در جهان عرب و اسلامی ارتقا یابد و مشروعیت روایت امنیت‌محور اسرائیل محدود شود.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

  • اینستاگرام مشرق
  • تور ترکیه
  • نکسفون
  • شهر خبر - جدید
  • تبلیغات در مشرق

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *