تنها راهحل روی میز رئیسجمهور پس از اسنپبک از سوی تندروها/ مذاکره کن و یا استعفا بده!

تندروهای جناح چپ روی اصل مذاکره با ترامپ اصرار داشته و با دادن آدرسهای غلط فرصتهای موجود را تباه میکنند، این پافشاری تا حدی است که برخی طرح استعفای پزشکیان را علنی کردهاند!
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
شورای امنیت سازمان ملل که شب گذشته برای رایگیری درباره پیشنویس قطعنامه ارائه شده از سوی روسیه و چین برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ نشست برگزار کرد،به سبب کارشکنی قابل پیش بینی غربیها به این قطعنامه رای نداد.
بازگشت تحریمها و مرگ برجام در رسانههای اصلاحطلب مورد تحلیل قرار گرفته است، روزنامههم میهن خواهان مذاکره برای رفع تحریم شده و با بزرگنمایی آن نوشته است:
عدهای در ایران آنها را کاغذپاره مینامیدند و عدهای دیگر هم آن را نعمت تلقی میکردند. هر چه بود، تحریمهایی که شش قطعنامه متوالی سازمان ملل متحد بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ علیه ایران وضع کردند، بسیار گسترده و جامع بودند و بسیاری از بخشهای اقتصادی ایران را تحت تاثیر قرار دادند.رشد اقتصادی ایران که تا پیش از تحریمها در حدود ۶ درصد در سال رسیدهبود، با تشدید تحریمها در سال ۲۰۱۲ بر اساس آمار به منفی ۸ درصد رسید. براساس تخمین جیکوب لو، وزیر خزانهداری آمریکا در سال ۲۰۱۵، تحریمها باعث شد که اقتصاد ایران بین ۱۵ تا ۲۰ درصد کوچکتر از حجمی باشد که بدون تحریمها میتوانست به آن برسد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:
اثر تحریمها زمانی مشخص شد که آذرماه سال ۱۳۹۲، چند ماه بعد از آغاز به کار دولت روحانی، با توافق موقت ژنو بین ایران و آمریکا برای توقف اجرای بخشی از تحریمها، بلافاصله تورم تقریباً نصف شد و انقباض اقتصادی کشور متوقف شد و در پایان سال ۱۳۹۳، ایران بعد از تحمل ۸ فصل متوالی رشد منفی اقتصاد، مجدداً رشد مثبت را تجربه کرد و رشد اقتصادی به ۳ درصد رسید.
روزنامه اعتماد نیز راهحلی جز مذاکره مستقیم نیافته و مینویسد:
توقع و انتظار جامعه و جریانات سیاسی این بود که در سفر رییسجمهور به نیویورک اتفاقی بین ایران و امریکا رخ دهد و بخشی از مشکلات فیمابین حل و فصل شود. در واقع این توقع وجود داشت که فرآیندی که در دوران سید محمد خاتمی و دولت اصلاحات آغاز شده و به اتمام نرسیده بود و در دولت حسن روحانی هم نتیجهای در بر نداشت در این دولت تعیین تکلیف شود، اما متاسفانه با مواضعی که امریکای مدل ترامپ اتخاذ کرد و فشارها و تهدیداتی که علیه ملت ایران وارد ساختند، از قبل مشخص بود که امکان دستیابی به یک درک مشترک ممکن نیست. در این شرایط مقام معظم رهبری رهنمودهای لازم را با مردم، دولت و فعالان سیاسی در میان گذاشتند و نهایتا سفر رییسجمهور به نیویورک انجام شد.
سال پیش گفته میشد با رسیدن به ۱۴۰۴ تحریمهای شورای امنیت حذف و اقتصاد ایران شکوفا میشود، اما امروز واقعیت چیز دیگری است. متن قصد مقصر دانستن ندارد بلکه بر ثبت واقعیتها و یادگیری از تاریخ تأکید دارد.
غرب در پی اجرای مکانیسم ماشه و بازگرداندن ۶ قطعنامه تحریمی است. ایران در ماههای اخیر بر دو راهبرد حرکت کرده: حفظ انسجام داخلی و تلاش برای توقف ماشه با استفاده از ابزارهای سیاسی و فنی. مذاکرات با ایدههای بینالمللی شکل گرفت و ایران نهایت انعطاف را نشان داد، اما جامعه ایرانی توافق هرشرطی را نمیپذیرد و تنها در صورت حفظ منافع و امنیت ملی حمایت میکند.
دو محور اصلی مذاکرات، مواد غنیشده و گفتوگو با آمریکا بود. ایران در برخی پیشنهادها مانند تبادل مواد غنیشده انعطاف داشت و مذاکره مستقیم با ۱+۵ را هم پذیرفت، اما طرف غربی مطالبات تازهای چون محدودیت موشکی را اضافه کرد و در مقابل فقط تعویق ماشه را پیشنهاد داد، نه لغوش. این شرایط توافق را ناممکن ساخت.
اروپاییها در عمل پیشنهادهای ردشدنی مطرح کردند و تصورشان این بود ایران پیشنهادهای ضعیف را میپذیرد؛ برداشتی که با برخی مواضع داخلی تقویت شد. امروز روشنتر از قبل میتوان گفت هر اقدامی که انسجام داخلی ایران را تضعیف کند، به نفع دشمن تمام میشود.
با ترسیم چنین وضعیتی همچنان تندروهای جناح چپ روی اصل مذاکره با ترامپ اصرار داشته و با دادن آدرسهای غلط فرصتهای موجود را تباه میکنند، این پافشاری تا حدی است که برخی طرح استعفای پزشکیان را علنی کردهاند!